زمان ارزشمند ما
امروز داشتم یه تدتاک (Ted talk) نگاه میکردم که راجع به مدیریت زمان بود. حرف هایی که خانومه میزد خیلی قشنگ و درست بود و حداقل من رو که به خودم اورد. خلاصه تصمیم گرفتم یکم از چیزهایی که گفت رو اینجا تعریف کنم تا بقیه هم بهره ببرن.
شخصی که این بار دربرنامه تد، درحال توضیح دادن بود، کسی بود که برنامه روزانه و زمان مصرف شدهی تعدادی خانومِ پرمشغله رو بررسی کرده بود. درواقع اومده بود نحوه گذروندن وقتِ یک سری آدم که کارهای زیادی برای انجام دادن دارن و سرشون شلوغه رو بررسی کرده بود. بعد حالا تعریف میکرد که یکی از اون افرادِ پرمشغله، یه شب میاد خونه و میبینه آبگرمکنِ خونشون خراب شده و کل زیرزمین رو آب گرفته. پس مجبور میشه با عواقب بعد از خرابیِ همون شب سر و کله بزنه. روز بعد باید لوله کش ها بیان، و روز بعدش تمیزکارانِ باتجربه برای حل مشکلِ فرش های خراب شده، و همه اینا باید تو برنامهاش ثبت شه که منتهی میشه به گرفتنِ هفت ساعت از هفته اش! حالا فرض کنید قبل از اینکه این اتفاق میوفتاد، یکی میومد و ازش میپرسید که آیا شما هفت ساعت وقت برای یادگیری فلان مهارت رو دارین؟ یا مثلا… ایا هفت ساعت وقت دارین برای اینکه به یه معلم حرفه ای تبدیل بشین؟ مطمئنا در اون حالت، جوابِ اون شخص این بوده که:« معلومه که نه! من خیلی سرم شلوغه، وقت اضافه ندارم.» اما حالا که آبگرمکن خونه اش خراب شده، اون هفت ساعت از هفته اش رو صرف درست کردن اوضاع میکنه که یعنی انجامِ یه کار اضافه بر کارهای از قبل پیش بینی شده! همون هفت ساعتی که نبود، وقتی مجبور میشه که باشه، پیدا میشه! خب این هفت ساعت از کجا میاد؟ چرا قبلش نبوده؟
این به ما نشون میده که زمان چقدر انعطاف پذیره. ما نمیتونیم زمان بیشتری درست کنیم ولی زمان توسعه پیدا میکنه تا مناسبِ اون چیزی که ما انتخاب میکنیم بشه. پس کلید زمان اینه که برخوردمون با اولویت هامون باید درست مثل همون آب گرم کنِ خراب شده باشه. «من وقت ندارم» معمولا به معنیِ «این کار در اولویت نیست» ــه. موضوع، کمبود وقت نیست، موضوع اینه که “من نمیخوام انجامش بدم.”
اگه الان به شما بگن برو فلان جا رو تمیز کن ممکنه بگین وقت ندارم. اما اگه بگن قراره در ازاش چندمیلیون تومن بهتون بدن، یهو میبینین که وقتشو دارین و انجامش میدین :) و دلیلش فقط اینه که اون کار میاد تو اولویت.
اینا همه نشون میده که زمان، یه انتخابه. خب حالا چجوری درست با اولویت هامون رفتار کنیم؟ یه پیشنهاد اینه که بشینین یه کاغذ بردارین. تصور کنین سال تموم شده و قراره وارد سال جدیدی بشیم و شما میخواین سال گذشتتون رو بررسی کنین و ببینین چقدر تو اون سال از خودتون راضی بودین. بعد فرض کنین که سالِ گذشتتون، یه سالِ فوق العاده بوده و شما کاملا راضی بودین. حالا به این فکر کنین که چه کارهایی ممکنه انجام داده باشین که این سال رو به نظرتون خفن جلوه داده؟ یا به عبارتی چندتا از کارهایی که بعدا باعث میشه فکر کنین زمانتون رو خوب و مفید گذروندین رو یادداشت کنین. اینا اولویت های شمان. قدم اول، شناخت اولویت هاست.
بعد باید نگاه کنین که چقدر وقت دارین. ما توی هفته 24×7=168 ساعت وقت داریم که زمان زیادیه. فرض کنین 8 ساعت تو روز میخوابین. زمان باقی مانده میشه 112 ساعت. حالا فرض کنین 5 ساعت تو روز هم صرف بیرون رفتنا و کارهای اجباری حوصله سربر میشه. زمانی که براتون میمونه میشه 77 ساعت. بنابراین شما کلا 77 ساعت اضافه دارین و میتونین همه اون کارایی که همیشه بهونه وقت رو براشون میوردین رو انجام بدین. اما اکثر ما وقتی وقت اضافه میاریم، خودمون رو با گوشی و تلویزیون و کارهای بیهوده سرگرم میکنیم.
درآخر بگم که .. دقت کنین کمبود وقت بهونه مناسبی نیست. اگه اولویت ها و انتخاب های شما درست بشن، به کارهاتون میرسین.
امام علی(ع) :«به راستی فرصت ها مانند ابر (سریع) میگذرند، پس هروقت کار خیری پیش آمد و انجام آن ممکن شد، آن فرصت را غنیمت شمارید وگرنه کار به پشیمانی میکشد.»